خودكشي " داستان عاشقانه و آموزنده "

****‌jast for my love ****

 

 

عشق او رفته بود.

از شدت نا امیدی خود را از پل(( گلدن گیت)) پرت کرد.

از قضا چند متر دورتر دختری به قصد خود کشی شیرجه زدو مرد او را دید

دوتایی وسط آسمان همدیگر را دیدندو تبسمی تحویل هم دادند.

بعد خندیدند و سپس چشم در چشم هم دوختند و خیره هم شدند و

در همان لحظه کیمیای و جودشان جرقه ای زد .

و طمع عشق راچشیدند که طمع یک عشق واقعی بود

فهمیدند که پس از سالها گم شده خود را پیدا کردند

اما افسوس که فقط سه پا با سطح آب فاصله داشتند.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: